طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

بدون عنوان

سلام عزیزدلم آقا طاهای گلم. امروز دقایق ابتدایی روز ٢٩بهمن سال نوده و شما ٥ ماه و ٩ روز از عمرت میگذره. عجب چه زود گذشت!!!! به قول خاله نگار, ی روز می گفتیم یعنی میشه طاها جانمون ٦ ماهه بشه؟ حالا حدود ٢١روز دیگه ٦ماهگیت تموم میشه و مامانی میتونه بهت غذای کمکی بده، فرنی، حریره بادوم..... چه لذتی داره. از حالا دارم قیافتو تصور میکنم وقتی که دستتو کردی تو غذاتو و به سرو صورتت مالیدی. قربونت برم الهی چقدر خوردنی تر میشی ها! از وقتی ٥ ماهگیت تموم شده تو هم کارای جدیدی یاد گرفتی: دقتت روی دستها و پاهات بیشتر شده و دستاتو میاری جلوی صورتت و عمیق بهشون نگاه میکنی. پاهاتم میاری بالا و باهاشون حال می کنی. وقتی میذارمت روی با...
29 بهمن 1390

آقا طاها ورزشکار میشه

سلام دلبرکم، مهربون خوش اخلاق مامان. خوبی پسرم؟ امروز یعنی جمعه ٢٨بهمن ٩٠عمو حسین که تازه از مأموریت اصفهان اومده بود اومد و برات ی لباس ورزشی آدیداس به رنگ تیم محبوبت استقلال آورد. چقدم بهت میاد ماشااله. دست خان عمو درد نکنه ...
29 بهمن 1390

عمو جان رضا و نی نی طاها

دو روز پیش ٢٧ بهمن 1390 طرفای ظهر بعد از 2 ماه موفق شدیم با خاله نگار بریم چادرامونو از خیاط بگیریم. کلیا برای پورو اومده بودن خیلی سرش شلوغ بود. یک ساعتی علاف شدیم اما تو خیلی پسر خوبی بودی و با مامانی همکاری کردی و نق نزدی. حدودای 1.5 ظهر بود که کارمون تمام شد. نیم ساعتم توی ترافیک گلستان بودیم تا به خونه بابا احمد اینا رسیدیم. ساعت حدود 3.5 بردم بخوابونمت که هنوز نیم ساعت از خوابت نگذشته بود که زنگ درو زدن. عمو رضای مامان بود. مامانی خیلی دلش براعموش تنگ شده بود. عمو برای کاری اومده اهواز و قرار بود خیلی زود برگرده برا همین منم شما رو بغل کردم و بردم تا همدیگه رو ببینید. شما هم بیدار شدی و بعد از تحویل چند تا لبخند ملیح به ما شروع کردی به...
29 بهمن 1390

آزمون ارشد 91

پسر مهربونم. امروز که جمعه 27 بهمنه بابا و عمو محمد و خیلیای دیگه امتحان کارشناسی ارشد دارن. یادته چند روز پیش که خاله نگار بهت گفت برا عمو محمد دعا کنی که قبول بشه گفتی نه؟ ! حالا من ازت میخوام برا همه دعا کنی. آخه بابا و عمو محمد رشته امتحانیشونو عوض کردن و از مهندسی رفتن به رشته های علوم انسانی که بیشتر بهش علاقه دارن. بابا که به جز ی خرده منطق چیزی نخونده. البته بیشتر هدفش این بود که امسال با سئوالا آشنا بشه و ایشااله سال دیگه قبول بشه. ولی بازم براش دعا کن آخه مامانی خیلی دوست داره بابا حسن دانشگاه قبول بشه چون بابایی خیلی زرنگه و حیفه که در سطح لیسانس باقی بمونه. خدایا به همه اونایی که امروز امتحان دارن و اونایی که تو روزای دیگه امت...
29 بهمن 1390

پسری هواپیما میشه

چند روز پیش که رفته بودیم خونه خاله نگار اینا (بهمن 90) عمو محمد تازه از مأموریت اصفهان اومده بود و آقا طاها هم با ذوق و شوق پرید تو بغلش. عمو محمدم که آقا طاها رو خیلی دوست داره بلندش کرد و بردش تو هوا. نمیدونی چه کیفی کردی بودی مامان! وقتی عمو می بردت تو هوا دست و پاهاتو مثل هواپیما می کشیدی و با جیگیلی بیگیلی کردن عمو کلی می خندیدی. ...
22 بهمن 1390

شب اول ربیع الاول(4 بهمن 90)

همزمان با شب اول ربیع خاله معصومه اینا و خاله پروین اینا اومدن دیدنمون و بهانه این دیدارهای فرخنده وجود نازنین تواه مامانی من. البته دیشب ی سر کوتاه خونه خاله نگار اینا زدیم و عمو سید محمد و خانمش رو هم برای اولین بار بعد از ازدواجشون دیدیم. اونا هم کلی از دیدن تو ذوق زده و شاد شدن. آخه تو خیلی بچه جذابی هستی عزیز دلم. در عین نجابت خیلی تو دل برویی. ادامه مطلب رو ببین خلاصه دیشب ساعت حدود 7.5 از خونه خاله نگار اینا اومدیم خونه. قرار بود خاله معصومه و خاله پروین بیان خونمون. اول خاله معصومه اینا اومدن. آقا حسین حسابی بزرگ شده بود و داشت شیر کاکائو میخورد. مامانش می گفت عاشق شیره مثل تو عزیزم. حدود سه ربع که گذشت خاله پروین و عمو ابر...
5 بهمن 1390

این روزها

این روزا بیشتر با دستات رفیق شدی و تقریبا میتونی چیزایی رو که دستت میدم دو دستی بگیری. دیروز هم که روز آخر ماه صفر و شهادت امام رضا(ع) بود ما خونه بابا احمد اینا بودیم. مامان طوبا برای اینکه مشغولت کنه ی سیب بزرگ قرمز گرفته بود جلوی دهنت و تو هم داشتی تلاش میکردی تا گازش بزنی. فکر کنم میخوای دندون در بیاری چون آب دهنت هم زیاد شده. برات دو نمونه لیسک خریدم که هنوز خوب بلد نیستی ازشون استفاده کنی. این روزا کلی با روروأکی که عمو حسین برات خریده حال می کنی. خیلی دوستش داری. شکلش شبیه ماشینه. جلوش فرمون، دنده و آینه بغل داره و ی سری دکمه هایی که وقتی روش میزنی آهنگ میزنه و جای بوق ماشینته.وقتی تو رو میذارم توی روروأکت کلی ذوق می کنی. اوایل...
5 بهمن 1390